با دستم یه جایی از آسمونو نشونش دادم و گفتم اون ستاره رو میبینی ؟ اون که از همه پر نورتره ، اون ستاره ی منه :)
گفت ماهو میگی که :)))
و بعد با دستش یه جایی از آسمونو نشونم داد و گفت اون ستاره هارو میبینی ؟ اونا هم مال منن ، خیلی دوستشون دارم ، همیشه بهشون نگاه میکنم ، شبیه یه قلب نصفه س ...
با تعجب گفتم قلب نصفه ؟ گفت آره فقط یه طرفش هست ، هنوز کامل نشده
گفتم شایدم الان دیگه کامل شده فقط هنوز نورش به ما نرسیده ، خندید و گفت شایـــــد :))
چند ماهه که منتظر زمستونم ، تا یه شبی که دوباره بشه اون ستاره ها رو دید ، با دستم یه جایی از آسمونو نشونش بدم و بگم اون ستاره ها رو میبینی ؟ اونایی که شبیه یه قلبن ، بالاخره کامل شدن ، اونا ستاره های مان ، ستاره های دوتاییمون :)