همه ی ما شاید راجع به مرز بین عشق و نفرت چیزهایی شنیده باشیم ، مرز باریکی که اگر حواسمون بهش نباشه ممکنه خیلی راحت ازش عبور کنیم ! از این دست مرزها توی زندگیمون زیاده ، چقدر حواسمون به مرزهای دیگه هست ؟ مثلاً همین ژست های روشن فکری که در لباسی جدید به ترویج تفکرات افراطی فمنیستی میپردازه و این روزها حسابی مد شده یکی از همین مرزهاست . کاش روزی برسه که بجای خوندن مطالب نه چندان زیبا با برچسب های زنان علیه زنان و یا هرکسی علیه هرکسِ دیگه ای ، از انسانیت بخونیم و از برابری . اگر از جنس مخالف زخم خوردیم ، اگر کینه داریم اگر کمبود داریم به جای ترویج افکار نادرستمون دنبال رفع اشتباهات باشیم ، یادمون باشه که آدمهای بد زندگیمون در واقع انتخابهای بد خودمون بودن ، یاد بگیریم در مرور دلایل هر شکستی خودمونو از پیش تبرئه نکنیم ، یاد بگیریم که ضرب المثل مشت نشونه ی خرواره در مورد آدمها صدق نمیکنه ، که اگه آدم بدی وارد زندگیمون شد دیگه همه ی آدمهای اون جنسیت رو بد ندونیم ، چشممون رو روی همه ی خوبی ها نبندیم و بدی های جنس مخالف رو بولد کنیم و شیپور به دست بگیریم که به همه ی آدمها اثبات کنیم که جنس مخالف فلان است و بیسار ، کاش یاد بگیریم که انسان باشیم ...
:: پیشنهاد : فایل شماره ی 25 | رادیو بلاگیها Telegram.me/blogiha