دلم میخواد محکم بایستم جلوی همه ی اون کسایی که اعتقاد دارن " آدمها رو باید توی عصبانیت شناخت " ، زل بزنم توی چشماشونو بگم دارید اشتباه میکنید ، چرا فکر میکنید آدمها رو باید توی عصبانیت شناخت ؟ توی ناراحتی شناخت ! توی موقعیت های سخت شناخت ...
در حالی که آدمها توی این موقعیت ها دیگه خودشون نیستن ! خودِ واقعیشون نیستن ! بجای عقل و منطق غول عصبانیت داره به جاشون تصمیم میگیره .
نمیگم آدمها اجازه دارند توی عصبانیت هر کاری بکنند ! اما لطفا قبل از قضاوت در موردشون ، یاد لحظه های آرومشونم بیوفتید ، یاد لبخنداشون ، یاد مهر و عشق و دوستیهاشون ، یاد اینکه نسبت لحظه های بدِ عصبانیتشون به لحظه های خوب و شادشون چقدره ؟ بی انصافی نیست اگه بخوایم آدمها رو توی عصبانیت قضاوت کنیم ؟